وقل جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا سی و سه سال از اخراج سربازان اتحادجماهیر شوروی از کشورما می گذردتجاوز و سپس شکست شوروی از افغانستان از آن دست تحولاتی بود که درشکل گیری جغرافیا و تعاملات سیاسی جهان نقش اساسی ایفا نمود و مردم افغانستان در میان مفاهیمی چون مجاهدان، قربانیان جنگ […]
وقل جاء الحق وزهق الباطل ان الباطل کان زهوقا
سی و سه سال از اخراج سربازان اتحادجماهیر شوروی از کشورما می گذرد
تجاوز و سپس شکست شوروی از افغانستان از آن دست تحولاتی بود که درشکل گیری جغرافیا و تعاملات سیاسی جهان نقش اساسی ایفا نمود و مردم افغانستان در میان مفاهیمی چون مجاهدان، قربانیان جنگ مهاجران توده ای ومیلیونی و اینک آسیب دیده ترین و گرسنه ترین مردم دنیا در نوسان بوده اند.
شوروی ها با اشغال افغانستان به دنبال خود خط سیاهی کشیدند و کارنامه قطوری درتخریب و کشتارمردم افغانستان از خود برجای گذاشتند.
تبعات این تجاوز درصورت ادامه جنگ ها وشکل گیری جنگ های جدید وتجاوز های متعدد دیگر همانند تجاوز از جنوب ودرفرجام تجاوز آمریکا را در پی داشت که تا اکنون مردم افغانستان به عنوانی یک قربانی میان مرگ وزندگی دست دست و پنجه نرم می کنند.
گوارا بودن طعم پیروزی بر ارتش شکست ناپذیرشوروی با تلخی خود خواهی راکت باران کابل یک جا شد و این فرصت تاریخی از مردم افغانستان باز ستانده شد ومردم افغانستان در میان آوارهای مخروبه این جنگ باقی ماندند.
مردم افغانستان در کمتر از یک قرن سه تجاوز را تجربه نمودند وهم اکنون این مصیبت با تمام معنا به شکل های دیگری وگونه های درد دهنده تری ادامه دارد.
افغانستانِ کنونی طی بیست سال اخیر، فرصت های بی نظیر تاریخیای داشت تا با همت بلند مردمان خویش همانطوریکه یک ابرقدرت تا دندان مسلح را با دست خالی و قدرت ایمان به زانو درآورد می توانست با همکاری و کمک صادقانه به مردم از میان آتش و دود سر بلند کرده و در راستای توسعه و پیشرفت در تمامی عرصه های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و… گام های بلندی بردارد اما متأسفانه حضور حکام دست نشانده، فاسد، مافیا، همچنین غارت و چپاول دارایی های مردم، نبود عزم قاطع سیاسی در کنار تروریزم و افراط گرایی، نگذاشت این ملت از فرصت پیشآمده استفاده لازم نماید.
به حاکمان کنونی توصیه می شود با استفاده از تجربه چهار و نیم دهه جنگ تحمیلی، بدون حل بنیادین و معقول مسایل کلان ملی و رسم یک نقشه راه معقول و منطقی مبتنی بر واقعیتها و با حضور همه طرف ها، نه تنها گرهی از مشکلات کور این کشور گشوده نمیشود، بلکه پیچیدگیها و مشکلات، بیشتر از پیش افزوده خواهد شد.
امیدواریم که تمامی طرف ها، جناحها و شخصیتهای دلسوز و همچنین دوستان راستین منطقهای و جهانی افغانستان، برای شکل دهی وضعیت جدید و ترسیم نقشه راه آینده این کشور و حل بنیادین مسایل ملی و ایجاد حکومت مبتنی بر رای و اراده مردم که تعهدات ملی و بین المللی افغانستان را احترام نماید، دست بدست هم داده و کار نمایند.
به امید آنروز
هیئت رهبری نهضت اسلامی افغانستان
۲۶ دلو ۱۴۰۰
کابل – افغانستان